در خانه‌های قدیمی اکثر انباری‌ها در زیر زمین خانه بود و فضای وسیعی به آن اختصاص داشت. این خانه‌ها که به هیچ وجه شبیه آپارتمان‌های امروزی نبود، با آن حیاط و ایوان‌های خاطره انگیزش بسیار وسیع و دلنشین بود و شما هر چقدر هم خرده ریز انباری دلتان می‌خواست، می‌توانستید در آن زیر زمین‌های تاریک و خنک و وسیع جا دهید، به جایی هم بر نمی‌خورد.
اما امروزه اوضاع تغییر کرده است و بسیاری از خانه‌ها به اندازه‌ی یک اتاق یا نهایتا حال و پذیرایی این خانه‌های قدیمی هستند. شاید بتوانیم بگوییم کل خانه اندازه‌ی انباری آن خانه‌ها شده است، اما با اینحال هنوز هم روش استفاده از انباری‌ها، به همان شیوه‌ی سابق باقی مانده و هر کس هر چه به دردش نمی‌خورد را در انباری نگه می‌دارد و به این ترتیب، این انباری‌ها پر شده از انواع و اقسام آت و آشغال‌های قدیمی و کهنه که فضای انباری را بیشتر شبیه گاراژ ضایعات کرده است.
ضررهای نگه داری خرده ریز انباری
این کار در فضای خانه‌های شهری مشکلات زیادی برای خانم‌های خانه دار و شاغل به وجود آورده و باعث شده فضای انباری به جای استفاده‌ی مناسب، پر شود از چیزی به نام «خرده ریز انباری». این خرده ریزهای انباری که معمولا از انواع ضایعات لوازم خانگی مثل ظروف قدیمی، آبمیوه گیری کهنه، چمدان لباس‌های بلا استفاده و غیره و غیره، باعث بروز مشکلات و سردرگمی‌هایی می‌شود که به راحتی می‌توانند پایان پذیرند و این کار حتی برای شما درآمدزا هم هست. اما خوب است با برخی از ضررهایی که استفاده‌ی نامناسب و انبار کردن این لوازم و ضایعات به همراه دارد بپردازیم و سپس ببینیم راه حل این مشکل چیست و حل آن چه منافعی با خود دارد.
بی‌نظمی و آشفتگی یا نظم و آرامش؟
زندگی شهری امروز به اندازه‌ی کافی سردرگمی و آشفتگی با خود دارد و بهتر است ما برای خودمان دردسر درست نکنیم و بیش از این آرامش خانه‌ی خود را بر هم نزنیم.
یکی از اصلی‌ترین چیزهایی که آرامش را بر هم می‌زند نبود نظم است، بی‌نظمی خیابان‌ها، بی‌نظمی کسب و کارها، بی‌نظمی بچه‌ها و اتاق‌شان و… به اندازه‌ی کافی آرامش را تحت‌الشعاع خود قرار داده است که بهتر است بی‌نظمی انباری روی آن سوار نشود. این بی‌نظمی در برخی موارد می‌تواند بسیار ناراحت کننده و سخت باشد و بهتر است از آن جلوگیری کنیم.
مثلا وقتی وسیله‌ای در جایی گذاشته‌اید و هرچه می‌گردید پیدا نمی‌شود، علت اصلی‌اش همین بی‌نظمی است. اما این بی‌نظمی هم از جای دیگری نشئت می‌گیرد و آن برخی باورهای کهنه و پوسیده‌ای است که چیزی جز سختی و ناراحتی برای کسی در پی ندارند.
در ادامه می‌خواهیم به برخی از این باورها بپردازیم و آن‌ها را آسیب‌شناسی کنیم تا شاید دیگر دچار چنین مشکلاتی در هیچ جای خانه‌ی خود نشویم، چون این آسیب‌ها اگر به صورت ریشه‌ای حل نشوند، می‌توانند به راحتی سر از خانه، آشپزخانه، اتاق خواب، کمد، دراور و میز محل کار در بیاورند و بهتر است همینجا کار همه‌ی‌شان را یک سره کنیم.
خلاصی از کابوسی به نام باورهای کهنه و ناکارآمد
شاید اصلی‌ترین باوری که این مشکلات را بوجود آورده «یک روزی شاید به درد بخورد» باشد. این باور واقعا مخرب است. اکثر خرده ریزهای انباری یا خرده ریزهای اتاق و کمدها از سر این باور می‌آید که لنگ کفش کهنه تو بیابون غنیمته!
ولی مسئله این است که اینجا بیابان نیست و هرچیزی را هروقت لازم داشته باشید، به راحتی و با کیفیت مناسب می‌توانید تهیه کنید. شاید این حرف برای چند سال پیش هم حتی کاربرد داشت، اما الان با انواع و اقسام فروشگاه‌های اینترنتی، از شیر مرغ تا جون آدمیزاد تنها با چند کلیک ساده قابل تهیه کردن است و نیازی نیست نظم و انضباط خانه و انباری خانه‌تان را به خاطر این اقلام بلا استفاده به هم بزنید.
در ثانی، با یک نگاه ساده به انواع ضایعاتی که در انباری خانه‌ی خود نگه داشته‌اید به راحتی متوجه می‌شوید که مدت‌ها است آن‌ها به کار نیامده‌اند و بهتر است هر چه زودتر از دست آن‌ها خلاص شوید.
بهانه‌هایی که می‌توانند شما را به دام بیاندازند!
برخی مواقع پیش می‌آید که یک خرده ریز مورد استفاده قرار می‌گیرد و صداهای بلندی را می‌شنویم که می‌گویند: «دیدی گفتم یه روزی به درد می‌خوره!» خب همه‌ی آن‌های که به درد نخوردند چه؟ همه‌ی آن ماه‌ها و سال‌هایی که داشتند خاک می‌خوردند و فقط فضای خانه و انباری را اشغال کرده بودند چه؟ در ضمن مگر نمی‌شد همین الان بهترش را تهیه کنیم و نیازی به آن خرده ریز نداشته باشیم؟
همه‌ی این‌ها بهانه است و بهتر است از این بهانه‌ها برای یکبار هم که شده خلاص شوید. گرچه ما برای معرفی سایت و خدمات خود این وبلاگ را منتشر کرده‌ایم، اما واقعا این خرده ریزها هیچوقت به دردتان نمی‌خورد، اگر هم بخورد نیازی به نگه داشتن‌شان ندارید و هر وقت لازم شد می‌توانید تهیه‌اش کنید. یا حداقل بررسی کنید و فقط آن‌هایی که به دردتان می‌خورد را نگه دارید. تشت و لگن و ضایعات کارتن و مقوا یا لوازم خانگی سوخته و بلا استفاده را در سایت تفکیکان برای فروش بگذارید. باور کنید سودش بیشتر است. چه سودی؟ در ادامه به شما خواهم گفت.
سودهای ناشی از فروش خرده ریز انباری
اولین سود همان است که پیش از این هم گفتم. رسیدن به آرامش. نمی‌دانید چه کیفی دارد وقتی وارد انباری تمیز و مرتب می‌شوید و می‌توانید هر چیزی که بخواهید را در چند ثانیه پیدا کنید. همه چیز سر جایش است و شما به خوبی می‌دانید چه چیزهایی دارید و چه چیزهایی ندارید. به خوبی می‌دانید چیزی که لازم دارید دقیقا کجاست و چطوری می‌توانید آن را به دست بیاورید. خلاصه انباری تمیز و عاری از خرده ریز بلا استفاده خیلی کیف می‌دهد.
آنطرف قضیه، وقتی انباری به هم ریخته است می‌شود وقتی که دنبال چیزی می‌گردید و نمی‌توانید پیدایش کنید. بعد شک می‌کنید، اصلا آن چیز را دارید یا دور انداخته‌اید؟ پیدا می‌شود یا نه؟ بی‌نظمی اصلا کیف نمی‌دهد. خودتان بهتر درک می‌کنید.
خرده ریز انباری خود را تبدیل به پول نقد کنید
از طرف دیگر همه‌ی این خرده ریزها از ضایعات پلاستیک گرفته تا ضایعات سیم و کابلی که از بازسازی قبلی منزل به جا مانده، پول است. یعنی تنها با چند کلیک ساده می‌توانید آن را در سایت تفکیکان گذاشته و به پول نقد تبدیل‌اش کنید. اینگونه با یک تیر دو نشان زده‌اید و علاوه بر پول در آوردن از چیزی بی‌ارزش که فقط جای شما را اشغال کرده و آرامش شما را گرفته است، توانسته‌اید فضای انباری خود را خلوت کنید و این عالی است. از عالی هم بهتر است.
یک نکته‌ی دیگر هم اینجا خوب است گفته شود و آن اوضاع نا به سامان محیط زیست است. می‌گویید چه ربطی دارد؟ ربطش را می‌گویم.
فروش خرده ریز چه ربطی به بهبود اوضاع محیط زیست و اشتغال زایی دارد؟
وقتی شما انواع ضایعات انباری خود را بفروشید، خریداران ضایعات آن‌ها را از شما تحویل گرفته و دو استفاده‌ی اساسی از آن‌ها می‌کنند.
اشتغال زایی
یکی اینکه اگر لوازمی باشند که بتوان از آن‌ها استفاده کرد، دستی به سر و گوش آن کشیده و آن را به کسانی که بضاعت مالی خوبی ندارند و نمی‌توانند اجناس نو و سالم بخرند با قیمتی پایین‌تر می‌فروشند. این یعنی اشتغال زایی برای کسانی که آن‌ها را تعمیر می‌کنند و وسایل قابل استفاده‌ی ارزان برای کسانی که توان خرید لوازم گران را ندارند. این کار کمی نیست.
محیط زیست
و دیگری اینکه اگر بلا استفاده باشند، تبدیل به ضایعات شده و وارد فرآیند بازیافت می‌شوند. مثلا وقتی ضایعات لوازم خانگی کهنه‌ی انباری خود را می‌فروشید، خریدار ضایعات آن را به محل جمع‌آوری ضایعات برده و در آنجا به تفکیک و تقسیم بندی قسمت‌های مختلف ضایعات لوازم خانگی می‌پردازند تا به انواع ضایعات فلزی، ضایعات پلاستیکی و ضایعات چوبی تقسیم شود و به این ترتیب، آماده‌ی بازیافت شوند.
وقتی این ضایعات بازیافت شوند بار دیگر قابل استفاده می‌شوند و به این ترتیب نیاز به برداشت و استخراج مواد اولیه از طبیعت کمتر می‌شود. مثلا با بازیافت ضایعات کارتن و مقوایی که شما به خریداران ضایعات می‌فروشید، نیاز صنایع کارتن و مقواسازی تأمین شده و درختان کمتری قطع می‌شوند.
این ربط فروش ضایعات خرده ریز انباری با بهبود اوضاع محیط زیست و اشتغال زایی است.
اگر خواستید انباری تکانی کنید و از خرده ریز انباری‌تان خلاص شوید، می‌توانید مقاله‌ی انباری تکانی با تفکیکان را مطالعه کنید تا دید بهتری نسبت به این کار داشته باشید و به راحتی انباری خود را تمیز و مرتب کنید. همیشه‌تون به خیر و خوشی باشه.
